مي دوني چه فكري بيشتر از همه ماما ن و آزار ميده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام گل ماماني يه دونه دردونه امروز يكي از دوستاي ماماني زنگ زد و گفت كه يدونه دخمل گلش براي ادامه تحصيل داره ميره آلمان منم بهش تبريك گفتم و براي دخملش آرزوي موفقيت كردم ولي مابين حرفهام يهويي ازش پرسيدم: چه احساسي داي كه داره از پيشت ميره ، خيلي ناراحتي داره ميره اونم گفت: آره خيلي تو خودت فكر كن فقط ، فقط فقط يه روز آوين رو نبيني ماماني نميدوني ديگه مابقي حرف دوستمو اصلاٌ نمي فهميدم همش رفته بودم تو فكر جدايي از تو بعد از اينكه تماس قطع شد با خودم فكر كردم كه واقعا اگه من جاي اون بودم چي كار ميكردم ، يه كم با خودم كلنجار رفتم و لي ديدم هيچ جوره نمي شه اصلاٌ تو كتم نمي ره كه بتونم حتي يه ساعتم د...
نویسنده :
مامان آوین کوشولو
2:27